ماشينسواري!
ماشينسواري!
كتاب «ماشينسواري»، مانند بيشتر داستانهاي فيلي و فيگي روي موضوع دوستي و روابط دوستانه تأكيد دارد و با قصهاي جديد قصد دارد اهميت آن را به مخاطب كودك خود يادآوري كند.
كتاب «ماشينسواري»، با پيشنهاد هيجانانگيز فيلي آغاز ميشود. در صفحه عنوان كتاب تصوير فيلي و فيگي را ميبينيم كه كنار هم دراز كشيده و خيالبافي ميكنند. هنوز داستان شروع نشده با كمي دقت در تصوير ميفهميم كه هر دو آنها يك رويا را در سردارند: ماشين سواري و ماجراجويي. با اين پيشزمينه ذهني وقتي فيلي به فيگي ميگويد: «من يك فكر خيلي خوب دارم.» مخاطب ميتواند حدس بزند كه او از فيلي ميخواهد كه با هم به گردش بروند. فيلي جواب مستقيمي به درخواست فيگي نميدهد اما خوشحالياش را در تصوير ميبينيم و وقتي هر دو با هم شروع به خواندن آواز ميكنند مطمئن ميشويم كه فيلي هم از اين پيشنهاد خوشش آمده است.
اولين چالش داستان وقتي پيش ميآيد كه فيلي ميگويد براي به گردش رفتن به نقشه و برنامه احتياج دارند. فيگي بالا ميپرد و ميگويد نقشه دارد و ميدود تا آن را بياورد. در صفحه بعد فيلي فكر ميكند اگر هوا آفتابي باشد، عينك لازم دارند. فيگي باز هم بالا ميپرد و ميگويد عينك هم دارد و براي آوردن عينك از صفحه خارج ميشود. فيلي اين بار ياد روزهاي باراني ميافتد و ميگويد براي گردش رفتن چتر هم ميخواهند. خوشبختانه فيگي چتر هم دارد. فيلي وقتي به وسايلي نگاه ميكند، كه براي گردش روي هم جمع كردهاند، يادش ميافتد كه كيف و چمدان هم لازم دارند. فيگي با يك عالم چمدان برميگردد و فيلي تازه به ياد ميآورد كه براي بردن اين همه ساك به ماشين احتياج دارند اما فيگي ماشين ندارد. حتي اگر متن داستان را هم نخوانيم از روي تصاوير ميتوانيم به غصه و ناراحتي فيلي و فيگي پي ببريم. آنها در ميان انبوه وسايلشان گيج و غمگين گير افتادهاند. فيلي ميپرسد حالا بايد چه كار كنيم؟ و فيگي با جوابي كه ميدهد باعث ميشود تمام غصهها را فراموش كنند و دوباره خوشحالي را در كنار هم تجربه كنند. فيگي از فيلي ميخواهد دزد دريايي بازي كنند و فيلي ميپذيرد و ميگويد وقتي دوستي مثل فيگي دارد ديگر به برنامه احتياجي ندارد.
كتاب «ماشينسواري» با چنين پايانبندياي يك بار ديگر نشان ميدهد كه وقتي دوستي واقعي در كنارت داشته باشي ديگر هيچ چيز قدرت اين را نخواهد داشت كه تو را غمگين كند.
نويسنده براي اين كه بتواند ذهن و حواس مخاطب را در مسير داستان به خود جلب كند از ترفند تكرار استفاده ميكند. كودك تكرار را دوست دارد و از آن لذت ميبرد. در اين كتاب چه در متن داستان و چه در تصويرها به كرات تكرار را ميبينيم! هر بار كه فيگي يكي از وسايل مورد نياز سفر را ميآورد آن دو با هم يك شعر را تكرار ميكنند و در تصويرها هم رفت و آمد پياپي فيگي در گوشه صفحه به شكلي تكرار شده كه گويي واقعا از كتاب خارج شده و در صفحه بعد با وسيله مورد نظر برگشته است.
كتاب «ماشينسواري» به فهرست افتخار جايزه تيودور سيوس گيزل ۲۰۱۳ راه يافته و براي كودكان چهار سال به بالا مناسب است.
از ديگر كتابهاي اين مجموعه ميتوان به كتابهاي «ما تو كتابيم»، «روي سرت پرنده نشسته»، «ما حرف نداريم»، «خوشحال شدي؟»، «غافلگيربازي» و «من قورباغهام تو چي؟» نام برد.
- محمدهادي قويپيشه
- آناهيتا حضرتي كياونداني
- مو ويلمس
- آناهيتا حضرتي كياونداني
- محمدهادي قويپيشه
برچسب: معرفي كتاب كودك، معرفي كتاب كودك ونوجوان،