يك گرگ، يك اردك، يك موش
يك گرگ، يك اردك، يك موش
داستان كتاب «يك گرگ، يك اردك، يك موش» داستان اردك و موشي است كه در شكم يك گرگ هم را ميبينند، اما خيال خورده شدن ندارند و داستان اينكه چرا گرگها به سمت ماه زوزه ميكشند!
يك روز صبح زود، يك موش گرگي را ميبيند. گرگ يك لقمه چپش ميكند. موش فكر ميكند اين آخر كار است. اما متوجه ميشود يك اردك در شكم گرگ زندگي ميكند و همهي اسباب زندگي و رفاه را دارد. تختخواب، وسايل آشپزخانه، گرامافون، شمع و همهي خوراكيها. آنها با هم صبحانه ميخورند، براي ناهار سوپ درست ميكنند و آنقدر بهشان خوش ميگذرد كه از شادي ميرقصند. اردك اين همه وسايل و خوراكي را از كجا آورده؟ بالا و پايين پريدن آنها باعث دل درد گرگ ميشود. اردك مثل هميشه از اين موقعيت استفاده ميكند و از گرگ ميخواهد خوراكيهايي كه لازم دارد را بخورد تا دلش آرام شود. اردك و موش مشغول جشن هستند كه يك شكارچي سراغ گرگ ميآيد. اردك و موش براي نجات خانهي جديدشان از دهان گرگ بيرون ميآيند و با ترساندن شكارچي گرگ را نجات ميدهند. اردك و موش به شكرانهي كمكي كه به گرگ كردهاند از او ميخواهند دوباره قورتشان بدهد. و آنقدر بهشان خوش ميگذرد كه گرگ هميشه دل درد دارد و از درد به سمت ماه زوزه ميكشد!
كتاب «يك گرگ، يك اردك، يك موش» يك كتاب تصويري است. رنگهاي تيره در تصاوير كتاب غالب است و اجزاي مهم رنگي هستند. داستان را به خوبي ميتوان از تصاوير كتاب دنبال كرد.
درباره نويسنده و تصويرگر كتاب «يك گرگ، يك اردك، يك موش»
مك بارنت نويسنده شناخته شده كتابهاي كودكان در جهان است و تاكنون بيش از ۱۵ كتاب نوشته است. بيش از يك ميليون نسخه از كتابهاي اين نويسنده امريكايي فروخته شدهاند و تاكنون به بيش از ۳۰ زبان دنيا ترجمه شدهاند.
جان كلاسن در سال ۱۹۸۱ به دنيا آمد. او نويسنده و تصويرگر كانادايي است كه در زمينه تصويرگري كتابهاي كودكان و انيميشن فعاليت دارد. جان كلاسن برنده مدال كالدكات امريكا و كيت گرينوي انگلستان براي تصويرگري كتابهاي كودكان است. او براي نويسندگي و تصويرسازي كتاب «اين كلاه من نيست» برنده جايزه سال ۲۰۱۲ شد. او اولين هنرمندي بود كه براي يك اثر برنده اين دو جايزه شده است. از اين هنرمند كتابهاي «به چي داري فكر ميكني؟»، «اين كلاه من نيست»، «من كلاه سياهم را ميخواهم»، «آن پايين چه خبر است؟» و «روباهي به نام پكس» در ايران ترجمه شده است.
كتاب «يك ارگ، يك اردك، يك موش» داستان گرگي است كه موشي را ميخورد. موش در شكم گرگ اردكي را ميبيند كه از مدتها قبل در شكم گرگ است و از زندگي در شكم گرگ احساس رضايت دارد و موش هم تصميم ميگيرد آن جا زندگي كند. يك شب شكارچي گرگ را ميبيند و به طرفش شليك ميكند و آرامش اردك و موش به هم ميخورد. گرگ فرار ميكند و پايش در ريشههاي درخت گير ميكند و شكارچي نزديك ميشود و در همين لحظه موش و اردك تصميم ميگيرند براي نجات جانشان بجنگند و از خانهشان كه همان شكم گرگ است محافظت كنند. با يك حركت از دهان گرگ بيرون ميپرند و شكارچي با ديدن اين صحنه از ترس فرار ميكند. گرگ از موش و اردك تشكر ميكند كه جانش را نجات دادند و در ازاي اين كار به آنها ميگويد هر چه بخواهيد برآورده ميكند و در كمال ناباوري تقاضايشان را انجام ميدهد. موش و اردك خواسته بودند دوباره به شكم گرگ برگردند.
كتاب تصويري است و فضاسازيهاي تصوير و شخصيتپردازيها بسيار ساده و دلنشين و گوياي روايت متن هستند. مثلا فضاي تيره داخل شكم گرگ به خوبي حس تنهايي، ابهام را منتقل ميكند. جزييات دوست داشتني ريزي مثل تخت خواب اردك، ميز صبحانه، قاب عكس، ابزارهاي كامل آشپزي و ...هم در پلانهاي داخل شكم گرگ به چشم ميخورد كه به جذاب شدن تصاوير افزوده است.
خيلي وقتها ما از چيزهايي نگرانيم و ميترسيم و اين ترس تا زماني كه با آن روبرو نشويم با ما است. روبرو شدن با ترسها، مكانها و افراد ناآشنا مهمترين مفهوم داستان است.
از ديگر مفاهيمي كه در داستان است و ميتوان به آن اشاره كرد: تلاش براي ادامه زندگي و كمك به نجات ديگران، احساس امنيت بعد از مواجه شدن با ترس، دوستي و همزيستي مسالمتآميز، حل مساله و پرورش قوه تخيل كودك.
كاربردها و فعاليت ها
گفتگو كنيد.
- پس از بلندخواني كتاب، با سوالاتي از اين دست يك گفتگوي گروهي شكل دهيد:
- كدام بخش كتاب را دوست داشتي؟ به چه دليل؟
- اگر بخواهي داستان را براي كسي كه تابهحال آن را نشنيده تعريف كني، به نظرت كدام قسمت داستان مهمتر است و بايد گفته شود؟
- به تصاوير دقت كنيد. چه چيزهايي در تصوير احساس هر شخصيت كتاب را به شما نشان ميدهد؟
- منظور اردك از اين جمله: «شايد گرگ قورتم داده باشد، ولي خيال خورده شدن ندارم!» چه بود؟ اردك چگونه از موقعيت بدي كه در آن گير افتاده بود به بهترين شكل استفاده كرده بود؟
- هر شخصيت در كجاي داستان ترسيده است؟ از چه چيزي ترسيده است؟
- در آن قسمت از كتاب كه اردك و موش از دهان گرگ بيرون ميپرند، وسايلي وجود دارند كه در تصاوير قبلي كتاب ديده باشي؟ چه وسايلي و كجا؟
- به نظر تو داستان خندهدار بود؟ كدام بخش آن؟ يك تصوير؟ يك تكه از متن؟ يا تركيب هر دو؟
- نويسنده كتاب «مك بارنت» و تصويرگرش «جان كلاسن» است. كتاب ديگري ميشناسي كه نويسنده يا تصويرگرش اين افراد باشند؟
داستان بنويسيد.
از كودكان بخواهيد داستان يك لقمهي چپ شدن اردك را بنويسند و تصويرگري كنند.
- شهرام بزرگي
- آناهيتا حضرتي
- Jon Klassen
- جان كلاسن
- مك بارنت
- جان كلاسن
- آناهيتا حضرتي
- شهرام بزرگي
برچسب: معرفي كتاب كودك، معرفي كتاب كودك و نوجوان، معرفي كتاب كودك 3 ساله، معرفي كتاب كودك 4 ساله، معرفي كتاب كودك 5 ساله، معرفي كتاب كودك 6 ساله، معرفي كتاب كودك 7 ساله، معرفي كتاب كودك 8 ساله، معرفي كتاب كودك 9 ساله، كتاب هاي تصويري كودك و نوجوان، ،