بلاگ كتابك

خانم و آقاي هيولا منتظر شكستن تخم‌ها و تولد بچه‌هايشان هستند. از تخم اول يك پسر سبز رنگ بيرون مي‌آيد كه نامش را وحشتناك مي‌گذارند و از تخم دوم دختري بنفش كه نامش ترسناك مي‌شود. خانواده‌ي هيولاها بي‌صبرانه منتظر بيرون آمدن بچه هيولاي سوم هستند. اما وقتي هيولاي سوم با آن بدن كركي و نرم صورتي و بامزه از تخم بيرون آمد همگي تعجب مي‌كنند. از تخم سوم يك پسر بامزه‌ي پشمالوي صورتي با چشمان آبي بيرون مي‌آيد كه اصلا شبيه هيولاها نيست. پدر و مادر هيولاي صورتي و بامزه نام او را عجيبك مي‌گذارند.

برادر و خواهر عجيبك او را دوست ندارند و تشويقش مي‌كنند مانند آن‌ها ترسناك و نامهربان باشد. تا اين كه يك روز به جنگل مي‌روند و باهيولايي بسيار بزرگ مواجه مي‌شوند و مي‌ترسند. عجيبك هيولاي بزرگ را مي‌بوسد. هيولا كه اين انتظار را نداشته مي‌ترسد و فرار مي‌كند. خواهر و برادر عجيبك به اين نتيجه مي‌رسند كه شايد او شبيه آن‌ها نباشد، اما ويژگي‌ها و توانايي‌هاي مخصوص به خودش را دارد.

كتاب «اين‌كه هيولا نيست» درباره‌ي پذيرش تفاوت‌هاست. اين‌كه هركدام از ما فارغ از شكل ظاهريمان توانايي‌ها و مهارت‌هاي منحصر به فردي داريم.

نويسنده‌ي كتاب، انجلا مك‌آليستر، با تعيين رنگ صورتي براي هيولاي پسر متولد شده، كليشه‌هاي جنسيتي در اختصاص رنگ را به چالش كشيده است و اين موضوع از نكات قابل توجه كتاب است.

تصاوير رنگارنگ و بامزه به خوبي متن كتاب را تكميل كرده‌اند. هيولاهاي تصوير شده توسط خانم اگسون شبيه عروسك هستند و بيشتر دوست‌داشتني هستند تا ترسناك. متن كتاب نيز با طنز آميخته است و خواندن كتاب را دلچسب‌تر مي‌كند.

آنجلا مك‌آليستر نويسنده‌ي بيش از هشتاد كتاب براي كودكان و نوجوانان بوده است. كتاب «اين‌كه هيولا نيست» او در سال ۲۰۱۱ برنده‌ي جايزه‌ي خانه‌قرمز كتاب‌هاي كودكان شده است.

كتاب «اين‌كه هيولا نيست!» براي بلندخواني و اجراي نمايشنامه مناسب است. پس از خواندن كتاب با كودكان درباره‌ي تفاوت‌هاي ميان انسان‌ها گفتگو كنيد. از كودكان بخواهيد تجربه‌ها و افكارشان را درباره‌ي انسان‌هاي متفاوت و داراي مشكلات جسمي و ذهني به اشتراك بگذارند. از آن‌ها بپرسيد اين افراد علي‌رغم محدوديت‌ها و تفاوت‌هاي جسمي و ذهني‌شان چه توانايي‌هايي دارند و با اين افراد چگونه مي‌بايست رفتار كرد؟